۱ جلد كتاب
۳۰,۰۰۰ ريال
انتشارات : موسسه عماد
[ بازديد : ۷۰۹۵ بار ]
جامانده, خاطرات بسيجي جانباز, سيد مجتبي هاشمي است از دوران شكوهمند عشق و ايثار در غرب كشور, كردستان. اين خاطرات مربوط است به روزهاي انتظار براي عمليات. روزها و ماههايي كه رزمندگان در مناطق مختلف پراكنده بودند تا شب عمليات فرارسد و انجام وظيفه كنند. اين كتاب, خاطراتي است از روزهاي استراحت جنگ و پر از خاطرات تلخ و شيرين زندگي دركنار پرستو شدگان و پركشيدگان.
گزیده متن :
در همين افكار بودم كه صداي انفجار همراه با گرد و غبار, منطقه را پوشاند. يك لحظه با ترس, رويم را به طرف فرمانده برگردانده و گفتم او را كشتهام كه ديدم فرمانده روي زمين نشست و دستهايش را روي سرش گذاشت و با صداي بلند گفت: صلوات! طاقت نياوردم. نتوانستم جلوي خندهام را بگيرمْ, ضمن اينكه از ته دل خوشحال بودم كه بلايي سرش نيامده است. گفتم: اللهم صل علي محمد و آل محمد. حالا نوبت آقاي رمضاني بود كه گوشم را بگيرد و مرا كشان كشان به سمت مقر ببرد. گفت: امشب تا صبح بايد پابرهنه و تنها پست بدهي. جمال از اين ماجرا جان سالم به در برد و از جايي كه مخفي شده بود بيرون نيامد تا آبها از آسياب افتاد...
بعد از پذيرش قطعنامه بود. هردو كشور به خط مرزي خود بازميگشت. چند روزي بيشتر به تحويل خط به عراقيها نمانده بود. فرمانده گردان ما را جمع كرد و گفت: براي مأموريتي مهم, چند نيروي داوطلب و نترس ميخواهم. بچهها تعجب كرده بودند. عملياتها كه تمام شده, ديگر چه مأموريت مهمي مانده است؟ هركس چيزي ميگفت و كمكم حرفها به شلوغي و مزاح كشانده شد...